حقالناس در نزد خداوند جایگاه ویژهای دارد. در دین اسلام حق انسانها از جهتی شاید از حق خداوند نیز مهمتر شمرده میشود و طبق فرموده خداوند در قرآن کریم، خداوند در روز قیامت از حق خود میگذرد، اما از حق انسانهای دیگر نخواهد گذشت. حقالناس در واقع حقالله نیز بوده، زیرا هیچکس جز خدا اصالتاً و ذاتاً حقی ندارد و حقوق مردم از جانب خدا تعیین شده و تضییع آن مخالفت با حکم و حق الهی تعیینشده در حق دیگران است.
امام علی(ع) در حدیثی میفرمایند، خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسی که حقوق بندگان را رعایت کند، حقوق خداوند را نیز رعایت خواهد کرد.
پیشفرض رعایت حق خداوند، رعایت حقالناس است. رعایت نکردن حقوق دیگران، موجب گرفتاری انسان در روز قیامت میشود، حتی اگر انسان جزو صالحترین انسانها باشد، باز این گرفتاری برای او به وجود خواهد آمد. خداوند در آیه 29 سوره نساء فرموده است که ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموال یکدیگر را از طرق نامشروع، غلط و باطل نخورید. یعنی، هرگونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون مجوز منطقی و عقلانی بوده باشد، ممنوع شناخته شده است.
پیامبر اکرم(ص) در روزهای آخر عمر خود در مسجدالنبی بر روی منبر رفته و فرمودند که ای مردم خودتان میدانید که روزهای آخری است که بین شما هستم، پس هرکسی حقی بر گردن من دارد، بیایید و حقش را بستاند، بین افراد حاضر شخصی گفت که ای رسول خدا(ص) متوجه نبودید و نوک شلاق شما به من برخورد کرد، پیامبر(ص) فرمود همان شلاق را آماده کنید تا او مرا قصاص کند و زمانیکه پیامبر پیراهن خود را جهت قصاص بالا میبرد، شخص مذکور دستان حضرت را بوسیده و میگوید تقاضایم این است که شفیع من در بهشت باشید، پس حقالناس چنین اهمیتی دارد.
حقالناس شامل تمامی کارهایی است که در حق دیگران انجام میشود، از جمله کوچکترین کارها تا معاملات بسیار بزرگ، بهعنوان مثال از لبخند و گشادهرویی تا کارهای بسیار مهم و حیاتی را دربرمیگیرد. انسان در طول حیات خود با هر شخصی که روبهرو میشود، آن شخص بر وی حقوقی دارد و متقابلاً وی بر آن شخص حقوقی دارد، از جمله حق خداوند، حق والدین بر اولاد، حق اولاد بر والدین تا حق همنشین و همسایه که در رعایت آن دقت فراوانی باید صورت گیرد.
در ابتدای سوره نسا بیان شده است که برای رعایت حقالناس، انسان باید خداوند را در نظر بگیرد و اگر خداوند را ناظر بر اعمال خود بداند، به حق کسی تجاوز نمیکند و اگر درحال ارتکاب گناهی باشد و به یاد خداوند بیفتد، از انجام آن خودداری میکند، مگر اینکه توجیهی برای آن کار بیابد. اگر کسی حقوقش ضایع شده، قرآن به آن توصیه میکند که به افرادی که به وی بدی کردهاند، خوبی کند و اگر این کار را انجام دهد، دارای خلق نیکو و صبر عظیم بوده و اگر توانایی خوبی کردن را نداشت، باید تلافی بهمثل عمل کند و برابر با زیانی که به وی رسیده اعمال نماید و بیشتر از آن را انجام ندهد.
یادداشت از حجتالاسلاموالمسلمین حسین پناهی، مدرس حوزه علمیه بیجار
انتهای پیام