به گزارش ایکنا، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان امسال، پای درسگفتار «گزیدههایی از نهجالبلاغه» از زبان عماد افروغ، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه دین نشستهایم.
عماد افروغ در بیست و نهمین قسمت این مجموعه با موضوع «اوصاف متقیان و پرهیزکاران» ضمن اشاره به خطبههای 190 و 193 (خطبه همام) نهجالبلاغه به موضوع دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) در رابطه با ویژگیهای پاکان و متقیان پرداخت که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید.
در ادامه موضوع چگونگی نگاه حضرت امیر(ع) به پاکان و مطالبی که ایشان در وصف پاکان و متقیان فرمودهاند، خطبه 190 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(ع) را برای امروز انتخاب کردهام.
امام(ع) در این خطبه میفرمایند: «آنان در دنیا رفتارشان پاک، دیدگانشان گریان، شبهایشان به خشوع و استغفار چونان روز و روزشان از ترس گناه چونان شب میماند».
همچنین در ادامه، به خطبه 193 نهجالبلاغه که معروف به خطبه همام است، اشاره میکنم. کسانی که به سراغ این خطبه رفته و با آن آشنایی دارند، با مطالعه مجدد آن به نوعی تپش قلب دچار میشوند. این خطبه در وصف متقین و پرهیزکاران بیان شده است.
حضرت امیر(ع) میفرمایند: «اما پرهیزکاران! در دنیا دارای فضیلتهای برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانهروی و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده، میپوشانند و گوشهای خود را وقف دانش سودمند کردهاند و در روزگار سختی و گشایش حالشان یکسان است و اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدر فرموده، روح آنان حتی به اندازه برهم زدن چشم در بدنها قرار نمیگرفت، از شوق دیدار بهشت و از ترس عذاب جهنم.
خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند، بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمتهای آن به سر میبرند و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند.
از اعمال اندک خود خشنود نیستند و اعمال زیاد خود را بسیار نمیشمارند. نفس خود را متهم میکنند و از کردار خود ترسناکند. هرگاه یکی از آنان را بستایند، از آنچه در تعریف او گفته شد، در هراس افتاده میگوید: «من خود را از دیگران بهتر میشناسم و خدای من، مرا بهتر از من میشناسد. بار خدایا، مرا بر آنچه میگویند محاکمه نفرما و بهتر از آن قرارم ده که میگویند و گناهانی که نمیدانند بیامرز»!
اگر نفس او در آنچه دشوار است، فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش میکند. روشنی چشم پرهیزکار در چیزی قرار دارد که جاودانه است و آن را ترک میکند که پایدار نیست، بردباری را با علم و سخن را با عمل، در میآمیزد.
اگر خاموش است، سکوت او اندوهگینش نمیکند و اگر بخندد، آواز خنده او بلند نمیشود و اگر به او ستمی روا دارند، صبر میکند تا خدا انتقام او را بگیرد. نَفس او از دستش در زحمت، ولی مردم در آسایشند. برای قیامت خود را به زحمت میافکند، ولی مردم را به رفاه و آسایش میرساند. دوری او از برخی مردم از روی زهد و پارسایی و نزدیک شدنش با بعضی دیگر از روی مهربانی و نرمی است. دوری او از تکبر و خودپسندی و نزدیکی او از روی حیله و نیرنگ نیست».
بنده چون پیش از نهجالبلاغه، کتاب «شهر خدا» و «اعترافات» آگوستین را مطالعه میکردم، به این موضوع برخورد کردم که آگوستین اینگونه میگوید که یکی از 12 موردی که برای قتل مجاز است، استهزاست، یعنی فردی اگر کسی را استهزاء کرده و به او افترا بست، جرمش اعدام است. متأسفانه بعضا چنین رفتاری در جامعه امروز ما نیز دیده میشود که بسیار زشت و ناپسند است.
انتهای پیام